تیناتینا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

نی نی فرشته من

اولین کلمه های تینا

سلام میدونم خیلی دیر برای آپ کردن آمدم ولی در هر صورت از همه کسانی که به ما سر زدند و جویای احوال شدند ممنونم. بالاخره تینا حالش خوب شد و دوره بیماری گذشت. اما من هنوزم در دلهره بیماری هرشب میترسم. هنوزم مدام درجه حرارت بدن تینا را شبها چک میکنم انگار وسواس دارم هنوزم به محض سرفه کردنش می ترسم که دوباره سرماخورده باشه اگر تعداد دفعات دفعش زیاد بشه میترسم اسهال داشته باشه وقتی غذا میخوره میترسم استفراغ بکنه.... من هنوزم میترسم....خیلی دوران بدی بود آنقدر که اثراتش هنوز در ذهن من مونده. ولی خدا را شکر که گذشت... از خبرهای خوب بگم: تینا خیلی کارها بلد شده.کمابیش سعی میکنه که کلمه بگه از جمله چیاغ (چراغ) سهده (سرده) پبوا (پروانه) دچ (دست) و گفتن...
24 دی 1390

شب یلدا

یلدا طولانی ترین شب سال برای ما و تینا طولانی ترین شب بیماری تینا بود.از یک روز قبلش شروع شده بود. اسهال،استفراغ و تب شدید. و هنوزم ادامه داره.... حال تینا و استفراغش انقدر سخت و ناراحت کننده هست که ترجیح میدم چیزی ننویسم تا دوباره جیغ زدنهای دخترم توی گوشم بپیچه.... محتاجیم به دعای همه شما   ...
3 دی 1390
1